Web Analytics Made Easy - Statcounter

در بخش کرونا همه را مامان‌ بزرگ صدا می‌کرد. بعد از اینکه غذای یکی از مامان‌بزرگ‌ها را به دهانش گذاشت. یکی از همان مامان‌بزرگ‌هایی که حالش بهتر شده بود، پرسید: «مادر جان چند سالته؟ مهدیه گفت: ۱۶ سال.

به گزارش مشرق، جهادی‌ها، داوطلب‌ها، خیران همه و همه از چند ماه پیش برای مبارزه با ویروس کرونا پیش‌قدم شده‌اند؛ اما با شروع ماه محرم، نیروهای تازه‌نفسی عزمشان را جزم کرده‌اند و آماده‌به‌خدمت شدند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

آنها علاوه بر اینکه دغدغه کمک به بیمارها و پرستارها را دارند، می‌دانند که در این شرایط حساس برای زنده نگه‌داشتن یاد امام حسین (ع) باید راه او را ادامه دهند.

بیشتر بخوانید: تغذیه ویژه دولت امید و تدبیر برای کادر درمان اهواز +عکس فوت دختر ۸ ساله زوج مدافع سلامت بر اثر کرونا +عکس تولید ماسک ۲٠٠ تومانی توسط طلبه جوان + فیلم و عکس

مردمان نوع‌دوست که دلشان می‌خواهد در دستگاه امام حسین (ع) خدمت کنند، این روزها لباس بخش کرونایی را به تن کرده‌اند و به یاری کادر درمان و بیماران بدحال رفته‌اند. پرستاری و کمک به بیماران سن و سال نمی‌شناسد مثل وقتی‌که خدمت در دستگاه امام حسین (ع) سن و سال نمی‌شناسد.

پرستار ۱۶ ساله

داوطلب کمک به بیمارهای کرونایی شده بود؛ خیلی دوست داشت بتواند در بیمارستان کمک‌حال پرستارهایی باشد که چندین ماه از جانشان مایه گذاشته بودند و پشت سر هم شیفت داده بودند. با همه پیگیری‌هایش ماه محرم رسید و او در بیمارستان مشغول به کارشده بود. از خوشحالی در پوست خود نمی‌گنجید. با خانم‌های سالخورده خیلی زود دوست شد. قربان صدقه‌شان می‌رفت. حرف‌هایشان را می‌شنید. کمر و دست‌وپاهایشان را ماساژ می‌داد. همه‌شان را «مامان‌بزرگ» صدا می‌کرد. بعدازاینکه غذای یکی از مامان‌بزرگ‌ها را قاشق قاشق به دهانش گذاشت. یکی از همان مامان‌بزرگ‌هایی که حالش بهتر شده بود. روی تخت نشست و به‌رسم همه سالخوردگان دیارمان در چهره دختر جوان دقیق شد و پرسید: «مادر جان چند سالته؟ مهدیه گفت: «شانزده».

مامان‌بزرگ کمی مکث کرد. اخم‌هایش رو درهم کشید. انگار براق‌شده باشد گفت: «من رو مسخره می‌کنی دختر جان؟ دختر ۱۶ ساله چطور از این راه دور از «ملارد کرج» هرروز خودش رو می رسونه بیمارستان؟ دختر ۱۶ ساله چطور دلش میگیره این‌جوری غذا به دهان پیرزن‌ها بزاره؟ دخترهای ۱۶ ساله الان ...» هنوز حرفش تمام نشده بود که «مهدیه محرمی» کمی از تخت فاصله گرفت ماسک را از روی صورتش برداشت و نگاه پر از لبخندش را به مامان‌بزرگ دوخت. مامان‌بزرگ چشم‌هایش را جمع کرد در چهره دختر تیز شد آن‌وقت لبش به خنده بازشده و گفت: «من به قربان معصومیت دختر ۱۶ ساله‌ام!».

قرارهای ۵ دقیقه‌ای

هرروز به بیمارستان و بخش کرونایی ها می‌آمد؛ اما دو ساعت به دو ساعت بعدازاینکه کارهای ضروری بیمارها را انجام می‌داد با اجازه سرپرستاری با همان لباس‌های سرهمی، بخش کرونایی را ترک می‌کرد. هر بار که از بخش بیرون می‌رفت چنددقیقه‌ای هیچ‌کس از او خبر نداشت. دنبالش رفتم وارد حیاط بیمارستان شد. خانمی روی صندلی نشسته بود. با دیدن خانم قدم‌هایش را تندتر کرد. به سمتش رفت و با فاصله کنار همان خانم نشست از دور صدای قربان صدقه‌هایشان به گوش می‌رسید. جلو رفتم. نیاز به هیچ پرسشی نبود. خانم به نظر غریبه، مادرش بود. مهدیه هرروز با مادرش به بیمارستان می‌آمد. مادر در تمام مدتی که مهدیه در بخش کرونا کار می‌کند روی نیمکت حیاط بیمارستان می‌نشیند تا مهدیه کارش تمام شود و باهم به خانه بروند.

به خاطر «فهمیده»

هرروز ۵ ساعت در رفت‌وآمد بین خانه و بیمارستان هستند. از ملارد کرج تا بیمارستان ۲ ساعت و نیم درراه هستند. از مادر می‌پرسم چرا هرروز با مهدیه همراه می‌شوی؟ می‌گوید: «نمی‌توانم دوری‌اش را تحمل‌کنم. من و تنها دخترم همیشه باهم هستیم».

می‌پرسم: بااین‌همه وابستگی چطور راضی شدی مهدیه به اینجا بیاید به بخش کرونای بیمارستان؟ نمی‌ترسی آلوده شود؟

نگاهی به دخترش می‌اندازد و می‌گوید: «راستش خیلی نگرانش بودم و هستم؛ اما چیزی به من گفت که نتوانستم روی حرفش حرف بزنم».

مادر مهدیه که خانم جوانی است کمی مکث می‌کند نگاهش را می‌دوزد به چشمان مهدیه که حالا فقط به زمین نگاه می‌کند و می‌گوید: «اولین بار که خواسته‌اش را مطرح کرد گفتم مهدیه، مامان جان نرو کرونا می‌گیری! جواب داد: «ببین مامان جان؛ شهید «حسین فهمیده» هم می‌دانست اگر نارنجک به خودش ببندد و برود زیر تانک شهید می‌شود، اما رفت» اسم شهید حسین فهمیده را که آورد زبانم قفل شد. گفتم هر چه تو بگی».

خادم دستگاه امام حسینم

 مهدیه می‌گوید: «دلم می‌خواست یک کاری انجام دهم. هر چه به ماه محرم نزدیک‌تر می‌شدیم بیشتر قلبم به تپش می‌افتاد درخواست داده بودم خادم بشوم. خادم مقبره شهدای گمنام در شهر خودمان، ملارد کرج. هم‌زمان برای کمک به بیماران کرونایی هم ثبت‌نام کرده بودم. یک روز به محرم مانده از بیمارستان تماس گرفتند و گفتند بیا. من حاجت‌روا شده بودم. آن‌هم در بیمارستان امام حسین (ع). من خودم خوب می‌دانم. الان من خادم هستم. خادم دستگاه امام حسین (ع). در این دستگاه باجان و دل خدمت می‌کنم».

منبع: فارس

منبع: مشرق

کلیدواژه: کرونا اعتراضات آمریکا قرارداد ایران و چین کرونا امام حسین پرستار ماه محرم بیمارستان بیمارستان امام حسین سلامت مدافعان سلامت ویروس کرونا دستگاه امام حسین بخش کرونا ۱۶ ساله

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.mashreghnews.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «مشرق» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۹۰۸۷۴۵۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

وعده صادق و جنگ احزاب چه شباهت عجیبی؟! | روایت متفاوت حسین شریعتمداری از حمله ایران به اسرائیل

به گزارش همشهری آنلاین، حپسین شریعتمداری در روزنامه کیهان نوشت:

۱- جنگ خندق در جریان است. همه دشمنان اسلام از هر حزب و گروه و عقیده با یکدیگر متحد شده و به مقابله با اسلام آمده‌اند. اسلام را دشمن مشترک خود می‌دانند و به این نتیجه رسیده‌اند که اختلافات را برای مدتی کنار بگذارند و همگان به مقابله با این دشمن مشترک برخیزند و پس از آن، هرکدام به راهی بروند که پیش از آن می‌رفتند. از این روی جنگ خندق را «جنگ احزاب» نامیده‌اند. قبائل و احزاب با همراهی یهود، سپاهی نزدیک به ده هزار مرد جنگی و مجهز به آخرین تجهیزات تدارک دیده و به محاصره مدینه آمده‌اند. در این سوی اما، سپاه اسلام که تعدادشان به سه‌هزار نفر هم نمی‌رسد و از تجهیزات اندکی برخوردارند، در پس خندق که به ابتکار سلمان فارسی حفر شده است، به مقابله ایستاده‌اند. از سپاه کفر ۵ پهلوان نامدار و جنگجوی بی‌نظیر که عبدود سرآمد آنان است به میدان آمده‌اند.

عمرو، هماورد می‌طلبد و کسی جرأت مقابله با او را ندارد. از سپاه اسلام، علی علیه‌السلام به میدان می‌رود. رسول خدا(ص) در توصیف این پیکار می‌فرمایند: «بَرَزَ الاْیمَانَ کُلُّهُ اِلی الشِرْکِ کُلِّهِ...تمام ایمان در برابر تمام شرک قرار گرفته است‌». امیرالمؤمنین در میان حیرت و ناباوری همگان، با ضربه شمشیر، عمروبن عبدود را از پای در می‌آورد. چهار پهلوان دیگر فرار را برقرار ترجیح داده و می‌گریزند. سپاه شرک انسجام و استحکام خود را از دست می‌دهد. سپاهیان اسلام غریو شادی سر می‌دهند. و پیامبر اعظم‌(ص) می‌فرمایند: «ضَربَةُ عَلِی یَومَ الخَندَقِ اَفضَلُ مِن عِبادَةِ الثّقلین... [‌ارزش‌] ضربت علی در روز خندق از عبادت تمام جنّ و انس برتر است‌».

۲- از سپاه اسلام علی‌(ع) در میانه میدان است و از آن سوی، عمروبن عبدود. چرا پیامبر خدا از این صحنه با عنوان درگیری «‌همه اسلام‌» با «‌همه کفر» یاد می‌فرمایند؟! و ضربت علی را از عبادت همه جهانیان برتر معرفی می‌کنند؟! این علت را اگرچه بسیاری از مورخان و شاهدان آن روز بر زبان و قلم آورده‌اند ولی شنیدن آن از زبان رسول خدا(ص) شیرین‌تر و دلنشین‌تر است. حضرت ایشان خطاب به علی می‌فرمایند: «‌ای علی! مژده باد تو را که اگر عمل تو را به تنهایی در این روز با عمل تمامی امت محمد بسنجند عمل تو بر آن‌ها برتری دارد؛ زیرا خانه‌‏ای از خانه‏‌های مشرکان نیست مگر آن که با کشته شدن عمروبن عبدود خواری و زبونی در آن وارد شده است و خانه‏‌ای از مسلمانان نیست جز آن که با قتل او عزت و شوکت یافته است‌» و این کلام نیز از حضرت پیامبر(ص) در همین خصوص است: «ذهب ریحهم و لا یغزوننا بعد الیوم و نحن نغزوهم ان‌شاء‌الله‌... از امروز به بعد شوکت و عظمت اینان [کفار و مشرکان‌]فرو ریخت و از این پس دیگر به جنگ ما نخواهند آمد و ماییم که در آینده -اگر خدا بخواهد- به جنگ آنان خواهیم رفت‌».

۳- حالا به عملیات اخیر سپاه اسلام «‌وعده صادق‌»
که نیمه‌شب ۲۵ فروردین‌ماه ۱۴۰۳ (۱۳‌آوریل ۲۰۲۴) علیه
رژیم صهیونیستی صورت پذیرفت باز می‌گردیم.

الف: در یک‌سوی این آوردگاه، سپاه اسلام قرار دارد و در سوی دیگر همه دشمنان ریز و درشت جمهوری اسلامی به صف ایستاده‌اند. رژیم صهیونیستی، آمریکا، انگلیس، فرانسه، آلمان و ۲۳ کشور دیگر که از شمال و جنوب و مشرق و مغرب برای مقابله با عملیات از پیش اعلام شده ایران به حالت آماده‌باش درآمده و تمامی توان خود را به صحنه آورده‌اند (نظیر آنچه در جنگ احزاب اتفاق افتاده بود).

ب: توان و تجهیزاتی که مجموعه دشمنان در اختیار دارند بارها بیشتر و گسترده‌تر از این سوی آوردگاه است‌. هیمنه و قدرت دشمن به اندازه‌ای مخوف، گسترده، فراگیر و چشم‌پُرکن است که هیچ قدرت دیگری جرأت مقابله با آنها را ندارد. رژیم صهیونیستی خود را چهارمین ارتش قدرتمند دنیا و شکست‌ناپذیر می‌داند! آمریکا ابرقدرت بلامنازع جهان تلقی می‌شود. انگلیس و سایر کشورهای اروپایی با برخورداری از پیشرفته‌ترین تسلیحات در پیمان «‌ناتو» گرد آمده‌اند، بسیاری از کشورهای عربی و غیرعرب منطقه، تمام قد به خدمت رژیم صهیونیستی درآمده و در عرصه حضور دارند و... (مقایسه کنید با هیمنه و تجهیزات و لشکر پُرشمار مشرکان در جنگ احزاب‌).

ج: عملیات «‌وعده صادق‌» در اوج اقتدار صورت می‌پذیرد و موشک‌ها و پهپادهای سپاه در میان ناباوری و حیرت دشمنانی که با همه توان به صف ایستاده بودند از سامانه‌های دفاعی چند لایه
رژیم صهیونیستی و پدافند ۲۳ کشوری که پیشاپیش آماده شده بودند عبور می‌کند و دو هدف از قبل تعیین‌شده را با دقتی مثال‌زدنی منهدم می‌کند. دشمنان ریز و درشت تقریباً بدون استثناء و با حیرتی آمیخته به یاس و ناامیدی، پوشالی بودن ادعای شکست‌ناپذیری خود را به چشم می‌بینند و آشکارا اعتراف می‌کنند که قدرت بازدارندگی خود در مقابل توان نظامی توأم با هوشمندی ایران اسلامی را از دست داده‌اند...
(شبیه شکست هیمنه و شوکت سپاه شرک در جنگ احزاب که با کشته شدن عمروبن عبدود، فرو پاشید) و در همان حال غریو شادی ملت‌های مسلمان و همه مظلومان و حق‌طلبان جهان به آسمان بلند می‌شود و... (یادآور غریو شادی مسلمانان بعد از ضربت کارساز امیرالمؤمنین علیه‌السلام که از عبادت ثقلین برتر بود).

د: این روزها علاوه‌بر اعتراضات انبوه و سراسری مردم دنیا علیه جنایات وحشیانه صهیونیست‌ها در غزه، چند هفته‌ای است که اساتید و دانشجویان دانشگاه‌های آمریکا، اروپا، اقیانوسیه، آسیا و آفریقا، نیز در اعتراض به نسل‌کشی و جنایات رژیم صهیونیستی و کشورهای حامی آن به صحنه آمده‌اند و خواسته‌ها و شعارها از محکومیت اسرائیل عبور کرده و به محو این رژیم وحشی تغییر مسیر داده و اخبار مربوط به خیزش اساتید و دانشجویان علیه رژیم صهیونیستی به خبر اول رسانه‌های دنیا تبدیل شده است. ضرب و شتم دانشجویان و اساتید و بازداشت و اخراج آنها نه فقط دامنه این اعتراضات را کاهش نداده بلکه بر گستره آن نیز افزوده است. همین چند ساعت قبل خبر رسید که در محوطه مقابل کاخ سفید تصویر رهبر انقلاب و پرچم فلسطین نصب شده و دانشجویان دانشگاه میشیگان در جشن فارغ‌التحصیلی خود با پرچم‌های فلسطین حضور یافته‌اند و...

۴- اگرچه گفته‌اند؛
همتای علی نخواهد آمد هرگز
صد بار اگر کعبه ترک بردارد
و این سخن حکیمانه‌ای نیز هست، اما، به وضوح می‌توان دید که عملیات «‌وعده صادق‌» رنگ و بوی جنگ احزاب را دارد و گویی از ضربه علی علیه‌السلام در آن روز، سمت و سو گرفته است. چرا که ضربه عملیات وعده صادق فقط بر سر رژیم صهیونیستی فرود نیامده است. رژیم صهیونیستی در این عملیات جای عمروبن عبدود نشسته بود! عملیات وعده صادق ضربه‌ای سرنوشت‌ساز بر آمریکا، اروپا، ناتو و تمام کشورهای عرب و غیرعرب حامی اسرائیل است‌... دقیقاً الگو گرفته از جنگ خندق و تار و مار شدن احزاب.

۵- و بالاخره، این نکته نیز از قول «محمد حسنین هیکل» نویسنده و روزنامه‌نگار بلندآوازه مصر خواندنی است. او درباره اولین دیدارش با امام خمینی(ره) که بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و در تهران صورت گرفته بود می‌نویسد؛ «‌یکی از صحابه رسول خدا(ص) را دیدم که گویی از تونل ۱۴۰۰ ساله زمان عبور کرده و به عصر حاضر آمده است، تا سپاهیان علی را که بعد از شهادت او پراکنده شده بودند، گرد هم آورد و اسلام فراموش‌شده را بار دیگر بر کرسی حکومت عدل علی بنشاند. من در چهره او این توانمندی را به وضوح می‌بینم‌».

کد خبر 849543 منبع: کیهان برچسب‌ها ایران و اسرائیل حسین شریعتمداری - کیهان خبر ویژه

دیگر خبرها

  • جشن بزرگ «دختران ایران» در میدان امام حسین(ع) برگزار می‌شود
  • یک مرد 19 ساله آینده والیبال ایران را می‌سازد
  • موفقیت‌ها در دل تحریم به دست آمده است
  • جزئیات جدید و دردناک از دزدیده شدن دختر ۴ ساله کلاله‌ای ؛ قصد فروش یسنا را داشتند
  • تماس منافقین برای تخلیه اطلاعاتی پرستار بیمارستان محل حضور شهید سلیمانی‌ | بشنوید
  • جزئیات جدید از دزدیده شدن دختر ۴ ساله کلاله‌ای
  • روایت دختران حاج قاسم از اصفهان تا خانه پدری
  • جزئیات جدید از دزدیده شدن دختر ۴ ساله کلاله‌ای؛ کارگر ۳۵ ساله قصد فروش یسنا را داشت
  • وعده صادق و جنگ احزاب چه شباهت عجیبی؟! | روایت متفاوت حسین شریعتمداری از حمله ایران به اسرائیل
  • بیوه شدن دختر ۲۳ ساله در شب عروسی/ ۲۰ بار مچ شوهرم را با زن‌های غریبه گرفتم